ده واقعيت دربارهي سلامت روان
بهداشت روان به عنوان حالتي از بهزيستي تعريف ميشود كه تحت آن شرايط هر فردي آگاه به استعداد ذاتي خود بوده، توان مقابله با استرسهاي عادي زندگي را دارد، ميتواند بطور مولد و با موفقيت فعاليت كند، و قادر به همكاري و مشاركت با اجتماع خويش است.
بعد مثبت بهداشت روان در تعريفي كه سازمان جهاني بهداشت در اساسنامه ارائه نموده است: سلامتي عبارت است از حالتي از رفاه كامل جسمي، رواني و اجتماعي و نه فقط نبود بيماري يا ناتواني.
مقاله حاضر بر جنبههاي مهم سلامت روان و اختلالات رواني تحت عنوان اصول دهگانه تاكيد ميكند.
اصل اول
تقريباً نيمي از اختلالات رواني قبل از سن 14 سالگي شروع ميشود. برآورد شده است كه حدود 20% از كودكان و نوجوانان جهان دچار مشكلات يا اختلالات رواني ميباشند، اين اختلالات در تمام فرهنگها همسان گزارش شدهاند. با اينحال، در جوامعي كه بيشترين درصد جمعيت را گروه سني زير 19 سال تشكيل ميدهد، منابع تامين سلامت روان در نازلترين سطح خود قرار دارند. در اكثر كشورهاي با درآمد كم و متوسط، به ازاي يك تا چهار ميليون جمعيت فقط يك روانپزشك كودك وجود دارد.
اصل دو
افسردگي احساس حزن طولاني و از دست دادن علاقه بعلاوهي علائم روحي، رفتاري و جسمي همراه ميباشد و به عنوان علت اصلي ناتواني در سراسر جهان رتبه بندي شده است.
اصل سه
سالانه بطور متوسط هشتصد هزار مورد خودكشي اتفاق ميافتد كه 86% آن مربوط به كشورهاي با درآمد كم و متوسط ميباشد. بيش از نيمي از افرادي كه خودكشي ميكنند در گروه سني 44-15 سال قرار دارند. بالاترين ميزان خودكشي در بين مردان كشورهاي اروپاي شرقي ديده ميشود. اختلالات رواني از مهمترين علل خودكشي و درعين حال درمانپذيرترين علت خودكشي به حساب ميآيد.
اصل چهار
جنگ و ساير حوادث ناگوار عظيم تاثير زيادي بر سلامت روان و بهزيستي رواني-اجتماعي ميگذارند. بطوريكه ميزان اختلالات رواني بعد از پيشامدهاي اضطراري تا دو برابر افزايش مييابد.
اصل پنج
اختلالات رواني از عوامل خطر بيماريهاي واگير و غيرواگير بوده و موجب آسيبهاي عمدي و غير عمدي ميگردد.
اصل شش
افراد به دليل ننگ و برچسب مربوط به اختلالات رواني و تبعيض عليه بيماران و خانوادهها، جوياي مراقبتهاي بهداشت روان نيستند. طبق بررسي همگاني كه در آفريقاي جنوبي انجام شد، اكثر مردم معتقدند بيماريهاي رواني بيش از اينكه با اختلالات طبي در ارتباط باشند با استرس يا فقدان نيروي اراده مرتبطند. برخلاف آنچه كه انتظار ميرفت، برچسب و ننگ در مناطق شهري و در ميان افراد با تحصيلات بالاتر حائز رتبهي بيشتري بود.
اصل هفت
نقض حقوق بشر بيماران رواني كه در اكثر كشورها به طور معمول گزارش ميشود شامل تهديد جسمي، انزوا و انكار حريم و نيازهاي اساسي است. تعدادي از كشورها براساس يك ساختار قانوني از حقوق بيماران رواني به طور شايسته حمايت ميكنند.
اصل هشت
در خصوص توزيع منابع انساني ورزيده در زمينه بهداشت روان نابرابري زيادي در سراسر جهان مشهود است. از جمله موانع اصلي ارائهي درمان و مراقبت در كشورهاي با درامد كم و متوسط كمبود روانپزشك، پرستار بيماران رواني، روانشناس و مددكار اجتماعي ميباشد. كشورهاي كم درآمد به ازاي هر صد هزار نفر 0.05 تعداد روانپزشك و 0.16 تعداد پرستار بيماران رواني دارند، حال آنكه موارد مذكور در كشورهاي با درآمد بالا دويست برابر بيشتر است.
اصل نه
به منظور افزايش قابليت دسترسي خدمات بهداشت روان بايستي پنج مانع اصلي مغلوب گردد: نبود بهداشت روان در ليست موارد بهداشت عمومي و عدم دلالت آن بر سرمايهگذاري، سازماندهي رايج خدمات بهداشت روان، عدم وجود يكپارچگي درون مراقبتهاي اوليه، منابع انساني ناكافي در زمينه بهداشت روان، و عدم رهبري و مديريت بهداشت روان عمومي.
اصل ده
مشاركت و همكاري دولتها، اهداء كنندگان و گروههاي تامين كنندهي كاركنان بهداشت روان، بيماران و خانوادههاي آنها جهت توسعه خدمات بهداشت روان بويژه در كشورهاي با درآمد كم و متوسط الزامي است. منابع مالي ضروري نسبتاً اندك است: سالانه دو دلار به ازاي هر فرد در كشورهاي كم درآمد و 4-3 دلار در كشورهاي با درآمد متوسط فقيرتر.
منبع: سایت سازمان جهانی بهداشت